زیباترین تجربه ی من: خاطرات یک خبرنگار غربی از دیدار با امام خمینی (ره) ناشر:موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی ضریح آفتاب نویسنده:روبین وودزورث کارلسن مترجم:سیده خدیجه مصطفوی معرفی وقتی ( امام) خمینی از در خارج می شد، بار دیگر نسیم قدرت الهی وزیدن گرفت و نیروی عشق و هیبتی که بر آنجا احاطه داشت متجلی شد. ما نیز برخاستیم و شتابان خود را به امام رساندیم. وقتی به ایشان نزدیک شدیم محمد(مترجم من) مرا به ایشان معرفی کرد. در این هنگام امام دست خود را برای مصافحه به سوی من دراز کرد. در این زمان لرزشی عجیب در دستانم ایجاد شد. به خاطر تآثیری که آن محیط بر من گذاشت زبانم به مدت ده یا پانزده ثانیه بندآمده بود. نمی خواستم آن لحظه را که موجب تکامل وجودم شده بود از دست بدهم. احساس آرامشی دل انگیز می کردم. آرامشی که رفته رفته در سراسر وجودم گسترده می شد...
ورود به سیستم
ارسال پیغام
نکته : شماره ثبت, شماره رکورد و یا هر داده ورودی که باعث بروز خطا شده است را در متن بازخورد ارسال نمایید.