خوب است که از زینب کبری بنویسماز حضرت صدیقه صغری بنویسمتا نقش ببندد به دلم نام عقیلهاز آمدن دختر زهرا بنویسماز حال و هوای قدم تازه رسیدهاز پشت در و جمع گداها بنویسمبا کسب اجازه بنویسم خود زهرایا روی زمین شاخه طوبی بنویسموقتی شده چون فاطمه سر تا قدم اوشاید بشود ام ابیها بنویسمتنها نه فقط چشم مدینه شده روشناز روشنی چشم دو دنیا بنویسممن منتظرم حضرت جبریل بیایدیک اسم پر از عطر و مُسما بنویسمجبریل کنار پر قنداقه رسیدهباید ملکی محو تماشا بنویسمحالا که رسیده به علی مژده مولودبگذار که من زینت بابا بنویسمبانو به خدا زیر قدمهای تو جنتدستان تو را عرش مُعلی بنویسموقتی که به لبهای حسین آمده لبخندبد نیست که یک چند تمنا بنویسمهر چند که دیری ست تمنای من این استاز کربُ و بَلای شده امضا بنویسم