تقویم یا گاهشماری طبری(مازندرانی) نوعی از گاهشمار ساسانی است که در آن سال برابر سیصد و شصت و پنج روز و شامل دوازده ماه است که ماه تیر آن برابر با سی مهر تا بیست و نه آبان است. به گزارش خبرنگار ایرنا، سرزمین کهن مازندران یا تبرستان از فرهنگ و تمدن اصیل و دیرینه ای برخوردار است و بر همین پشتوانه رسوم باستانی باشکوهی نیز این دیار کهن در صفحه تاریخی خود دارد که بسیاری براثر بی مهری های زمانه فراموش و بسیاری نیز به همت اهالی این خطه ادامه حیات دارند. تیرماه سیزده شو یکی از این رسم های سنتی و رسمی مازندران است که در اواسط آبان هر سال برگزار میشود. درباره تاریخچه این جشن روایات متعددی وجود دارد، برخی پیروزی کاوه بر ضحاک را مبنای این جشن می دانند و برخی معتقدند انداختن تیر آرش از کمان برای مشخص کردن مرز ایران و توران مصادف با این روز است. در شاهنامه حکیم فردوسی آمده است: 'سپاه ایران در یکی از نبردهای خود با سپاه افراسیاب تورانی در تبرستان به محاصره دشمن درآمد و چون این محاصره فرسایشی و طولانی شد، دو طرف پذیرفتند پرتاب تیری از سوی پهلوانی ایرانی مشخص کننده مرز ایران و توران شود. ایرانیها آرش را برای این کار بزرگ برگزیدند و با پرتاب تیر او (که مسافتی طولانی را از تبرستان تا کنارههای رود جیحون در ماوراءالنهر پیمود) افراسیاب ناگزیر ایران را ترک کرد.' برخی صاحبنظران، تیرماه سیزده را همان تیرگان میدانند، این جشن تا چند دهه پیش در شهر و روستاهای مازندران پاس داشته میشد، اما اکنون بخش کوچکی از آن باقیمانده که بیشتر مربوط به خوردنیهاست و نمایشهای آیینی آن حتی در نقاط کوهستانی نیز اجرا نمیشود. جشنی که سالهایی نه چندان دور مانند جشن های باستانی دیگر همچون نوروز در زندگی مردم جاری و ساری بوده، امروز تنها به برگزاری توسط انجمن های مردم نهاد محدود شده و چهره ای نمایشی به خود گرفته است.
تیرماه سیزده جشنی مفصل دربردارنده آیین های مختلف بوده است، مهمترین بخش جشن تیرماه سیزده شو در مازندران آماده کردن 13 نوع خوراکی و خوردن آن در طول شب به همراه جشن و پایکوبی است، امیری خوانی، گرفتن فال حافظ ، قصه گویی، شاهنامه خوانی و اجرای موسیقی محلی از جمله آیین های جشن تیرگان در مازندران است. درشب تیرماه سیزده، مراسم شالاندازی نیز انجام میشود. در این مراسم نوجوانان به پشت بام خانه ها می روند و دستمالی را به ریسمان می بندند و به خانه ها می اندازند تا صاحب خانه کشمش، نخود چی، پول و .... در گوشه دستمال بسته و به آنها هدیه دهد. شگون چوب خوردن از لال نیز از دیگر برنامههای مخصوص این جشن است، به گونهای که در این شب شخصی با لباس مبدل، دستمالی به سر بسته و صورتش را سیاه میکند و مانند لالها با کسی حرف نمیزند. این شخص که او را لال، لال مار و لال شیش میگویند با همراهی چند نفر وارد خانههای محل میشود و با چوب و ترکهای که در دست دارد، ضربهای بر محصولات انبار زده و اگر در خانه ای کسی بیمار بود به سراغ او می رود و شفایش را طلب می کند و اگر درختی بیثمر و زنی نابارور برای باروری، او ترکه ای بر آنها زده تا سال آینده اتفاقات خوش یمن برایش رخ دهد. مردم مازندران معتقد هستند فردی که لال است نمی تواند حرف بزند پس هیچ غیبت و کار ناشایستی از او سر نمیزند و به همین دلیل او را واسطه قرار داده و به عنوان ضامن از درگاه خداوند درخواست میکنند که به پاکی او گناهان دیگران نیز بخشیده شود. فال گیری نیز از رسوم رایج در این جشن است و مردم دور هم جمع شده و با فال حافظ، فال گردو ، فال سنجاق و گوش داری شب را به صبح می رسانند. اگر چه امروزه این جشن و جشنهای مشابه در حال فراموش شدن هست ولی به صورت پراکنده در بعضی از نقاط مازندران اجرا می شوند. نشانه های این جشن در ترانههای مازندرانیها نیز از قدمت و ارزش آن خبر می دهد؛ سه پنج پونزده بهیه، ته نمویی/ تیرماسیزده بهیه، ته نمویی مره وعده هدایی سرخرمن/ خرمن کر بزه بهیه ته نمویی معنای این شعر این است که سه پنج روز پانزده شد، تو نیامدی، سیزدهم تیرماه شد، تو نیامدی. به من وعده دادی که سر خرمن بیایی، خرمن کوبیده شد ولی تو نیامدی. اما نسل جوان مازندران که حلقه ای از زنجیره انتقال فرهنگ و سنت هستند امروز از آیین هایی مانند تیرماه سیزده شو همانند بسیاری از آیین های کهن این خطه اساطیری بی خبرند
ورود به سیستم
ارسال پیغام
نکته : شماره ثبت, شماره رکورد و یا هر داده ورودی که باعث بروز خطا شده است را در متن بازخورد ارسال نمایید.